بهار و تابستان                   برگشت به فهرست مقالات | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
چکیده:   (9 مشاهده)
چکیده
مقدمه و هدف: کارایی عامل بسیار مهمی در رشد بهره‌وری عوامل تولید کشورها به خصوص برای کشورهای در حال توسعه به شمار می‌رود. این کشورها از یک طرف با کمبود منابع و فرصتهای محدود جهت توسعه و پذیرش تکنولوژی بهتر مواجه هستند و از طرف دیگر از تکنولوژیهای موجود هم به طور کارا استفاده نمی‌کنند.  با توجه به شناخت امکانات و محدودیتهای موجود در بخش کشاورزی اقتصاد ایران، شاید بتوان گفت که مناسب‌ترین راه حل و راهکار برای افزایش تولید و درآمد کشاورزان به کارگیری درست و مطلوب عوامل تولید موجود، بهبود کارایی فنی، یا به دست آوردن حداکثر تولید از مجموعه ثابتی از عوامل تولید می‌باشد. بنابراین کارآمدترین و موثرترین روش­ دستیابی به رشد و شکوفایی اقتصادی در بخش کشاورزی  افزایش کارایی واحدهای کشاورزی است که پیشنیاز آن بررسی کارآیی این واحدهاست. این مطالعه با هدف اندازه گیری کارایی­های فنی، تخصیصی و اقتصادی تولیدکنندگان گندم آبی در استانهای منتخب کشور انجام شده است.
مواد و روشها: اطلاعات  مورد نیاز این پژوهش در زمینه‌ی میزان مصرف و قیمت نهاده‌های کود شیمیایی، سم، بذر، نیروی‌کار، ماشین‌آلات و سطح زیر کشت و مقدار تولید گندم آبی، به صورت کتابخانه ای و از بانک هزینه تولید و بانک اطلاعات زراعت وزارت جهاد کشاورزی در سال 2019 به دست آمد. برای اندازه­گیری کارایی از روش تحلیل پوششی داده­ها با رویکرد نهاده­ گرا استفاده شده است. روش تحلیل پوششی داده‌ها(DEA)  یک روش برنامه‌ریزی خطی است که برای اندازه‌گیری کارایی نسبی واحدهای تصمیم‌گیرنده(DMU)  با وجود چندین ورودی و خروجی، به کار می‌رود. این روش به طور گسترده برای ارزیابی کارایی در بخش‌های مختلف اقتصادی از جمله کشاورزی استفاده می‌شود. در این مطالعه، هر استان به عنوان یک واحد تصمیم‌گیرنده در نظر گرفته شده است. ورودی‌های مدل شامل سطح زیر کشت (هکتار)، مقدار کود شیمیایی (کیلوگرم)، مقدار سم (لیتر)، مقدار بذر (کیلوگرم)،  ساعات استفاده از ماشین‌آلات (ساعت) و تعداد نیروی کار  (نفر-روز) و خروجی مدل مقدار تولید گندم آبی (کیلوگرم) است. مدل DEA با فرض بازده ثابت نسبت به مقیاس(CRS)  و بازده متغیر نسبت به مقیاس(VRS)  اجرا شده است. مدل CRS فرض می‌کند که افزایش در ورودی‌ها منجر به افزایش متناسب در خروجی‌ها می‌شود، در حالی که مدل VRS این فرض را ندارد و اجازه می‌دهد که بازده نسبت به مقیاس متغیر باشد.
یافته ­ها: از بین ۳۰ استان کشور کمترین کارایی فنی با 72/5 درصد به استان خراسان رضوی و بیشترین میزان کارایی فنی با 100 درصد به استان‌های خوزستان، گلستان، کرمانشاه، آذربایجان شرقی، همدان، ایلام، تهران، کردستان، مازندران، کهگیلویه و بویراحمد، خراسان جنوبی، هرمزگان، بوشهر، البرز، یزد و قم تعلق دارد. هم‌چنین میانگین کارایی فنی استان‌های تولیدکننده گندم آبی در حالت بازده متغیر نسبت به مقیاس برابر 94/3 درصد می‌باشد. علاوه بر این، از بین ۳۰ استان کشور کمترین کارایی تخصیصی با 54/5 درصد به استان سیستان و بلوچستان و بیشترین میزان کارایی تخصیصی با 100 درصد به استان‌های خوزستان، گلستان، تهران و قم تعلق دارد. هم‌چنین میانگین کارایی تخصیصی استان‌های تولیدکننده گندم آبی در حالت بازده متغیر نسبت به مقیاس برابر 81/8 درصد می‌باشد. کمترین کارایی اقتصادی با 47/7 درصد به استان سیستان و بلوچستان و بیشترین میزان کارایی اقتصادی با 100 درصد به استان‌های خوزستان، گلستان،‌ تهران و قم تعلق دارد. هم‌چنین میانگین کارایی اقتصادی استان‌های تولیدکننده گندم آبی در حالت بازده متغیر نسبت به مقیاس برابر 77/3 درصد می‌باشد.
نتیجه گیری : از بین 30 استان تولیدکننده گندم آبی ، استان‌های خوزستان، گلستان ، تهران و قم به‌طور همزمان دارای بیشترین میزان کارایی فنی، تخصیصی و اقتصادی به میزان 100 درصد و کمترین کارایی فنی مربوط به استان خراسان رضوی به میزان 72/5 درصد وکمترین کارایی تخصیصی و اقتصادی مربوط به استان سیستان و بلوچستان به میزان 54/5 و 47/7 درصد می‌باشد. با توجه به اختلاف میان بهترین و بدترین تولیدکننده توصیه می‌شود زمینهای برای ارتباط استانهای موفق برای انتقال تجربیات و روش‌های مورد استفادهی آنها به سایرین فراهم شود. بررسی‌ها حاکی از آن است به منظور تولید گندم آبی و در شرایط VRS کمترین میانگین مصرف مطلوب نهاده‌های زمین، ماشین آلات، بذر، کود، سم و نیروی‌کار به ترتیب با 6637 هکتار به استان قم، با 0/03 ساعت به استان تهران، با 194/31 کیلوگرم به استان گلستان، با 327/99 کیلوگرم به استان گلستان، با 1/47 لیتر به استان خوزستان و با 5/22 نفر- ساعت به استان گلستان تعلق دارد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می‌شود که مراکز ترویج و خدمات کشاورزی به برگزاری کلاس های آموزشی و ترویجی جهت آموزش در مصرف بهینهی نهادهها به ویژه کود شیمیایی و سموم دفع آفات اقدام نمایند. برنامه‌های یکپارچه سازی اراضی برای هر منطقه به صورت جدی پیگیری شود تا ضمن صرفه جویی در مصرف نهادههایی مانند نیروی کار و ماشین آلات و نیز کاهش هزینهها  بتوان از تکنولوژی نوین در سطح اراضی وسیع استفاده نمود. پیشنهاد می شود از تحقیقات کاربردی در زمینه‌ی بهبود مدیریت مصرف نهاده‌ها در تولید گندم آبی با توجه به شرایط اقلیمی و اجتماعی-اقتصادی هر منطقه حمایت شود. این امر می‌تواند از طریق تخصیص بودجه‌های پژوهشی و ایجاد انگیزه برای محققان صورت گیرد.

 
     
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: مدیریت ریسک بازار و تولید محصولات کشاورزی و منابع طبیعی
دریافت: 1402/12/4 | پذیرش: 1403/5/1

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.